English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5851 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
taxation U مالیات بندی مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levy U اخذ مالیات مالیات
levy U مالیات بندی مالیات
levies U اخذ مالیات مالیات
levies U مالیات بندی مالیات
levied U مالیات بندی مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
tax U مالیات
impost U مالیات
tithing U مالیات ده یک
taxed U مالیات
sess U مالیات
gabel U مالیات
taxation U مالیات
cess U مالیات
taxes U مالیات
Scot U مالیات
gabelle U مالیات
octroi U مالیات دم دروازه
basis of tax U ماخذ مالیات
occupation tax U مالیات شغل
occupation tax U مالیات اصناف
nuisance tax U مالیات پردردسر
taxpayers U مالیات بده
after tax U پس از وضع مالیات
neutral tax U مالیات خنثی
neutral tax U مالیات بی طرف
mise U مالیات خرج
assessor U ممیز مالیات
liable to tax U مشمول مالیات
levying of taxes U وضع مالیات
levy tax U وضع مالیات
levier U مالیات وصول کن
per head tax U مالیات سرانه
taxpayers U مالیات دهنده
proportional taxation U مالیات تناسبی
profits tax U مالیات بر سود
proportional tax U مالیات نسبی
taxpayer U مالیات پرداز
proportional tax U مالیات تناسبی
property tax U مالیات دارایی
taxpayer U مالیات دهنده
property tax U مالیات مستقلات
progressive taxation U مالیات تصاعدی
taxpayer U مالیات بده
progressive tax U مالیات تصاعدی
capital levy U مالیات برسرمایه
profit tax U مالیات بر سود
taxpayers U مالیات پرداز
real estate tax U مالیات بر مستغلات
leviable U وضع مالیات
estate duty U مالیات بر ارث
estate duty U مالیات ارث
estate tax U مالیات بر املاک
estate tax U مالیات مستغلات
excise tax U مالیات بر مصرف
excise taxes U مالیات بر فروش
exemption from taxation U معافیت از مالیات
export tax U مالیات بر صادرات
free of tax U بدون مالیات
incidence of taxation U اثر مالیات
gabel U مالیات نمک
incidence of taxation U انتقال مالیات
gabelle U مالیات نمک
impost U مالیات بر واردات
highway user tax U مالیات حق عبور
inheritance tax U مالیات بر ارث
duty free U معاف ار مالیات
leviable U مالیات بستنی
burdensome tax U مالیات مزاحم
land tax U مالیات بر زمین
capital levy U مالیات بر سرمایه
capital tax U مالیات بر سرمایه
capitation taxes U مالیات سرانه
land tax U مالیات ارضی
commercial tax U مالیات بازرگانی
gift tax U مالیات برهبه
land tax U مالیات زمین
kiln tax U مالیات فخاری
compulsory levies U مالیات اجباری
death tax U مالیات بر ارث
deductible U مالیات پذیر
double taxation U مالیات مضاعف
quint U مالیات پنج یک
free from taxes <adj.> U معاف از مالیات
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
taxless <adj.> U معاف از مالیات
non-assessable <adj.> U معاف از مالیات
non-taxable <adj.> U معاف از مالیات
tax-exempt <adj.> U معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
zero-rated <adj.> U بدون مالیات
tax-free <adj.> U بدون مالیات
tax-free <adj.> U معاف از مالیات
zero-rated <adj.> U معاف از مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
taxless <adj.> U بدون مالیات
non-assessable <adj.> U بدون مالیات
non-taxable <adj.> U بدون مالیات
tax-exempt <adj.> U بدون مالیات
regressive tax U مالیات نزولی
succession duties U مالیات برارث
tax base U ماخذ مالیات
tax cuts U کاهش مالیات
tax deduction U کاهش مالیات
tax effect U اثر مالیات
tax equation U معادله مالیات
tax exempt U معاف از مالیات
tax farmer U مستاجر مالیات
tax free U بخشوده از مالیات
single tax U مالیات واحد
single tax U مالیات انفرادی
tax shifting U انتقال مالیات
regressive taxation U مالیات کاهنده
regressive taxation U مالیات نزولی
rental tax U مالیات مستغلات
sale tax U مالیات بر فروش
sales tax U مالیات فروش
sales tax U مالیات بر فروش
scatt U مالیات عوارض
shift of a tax U انتقال مالیات
tax free U معاف از مالیات
tax function U تابع مالیات
wealth tax U مالیات بر ثروت
yield tax U مالیات بر عایدی
ratepayer U مالیات دهنده
ratepayers U مالیات دهنده
tax year مالیات سالانه
wage tax U مالیات بر مزد
total tax load U کل بار مالیات
tax in kind U مالیات جنسی
tax incidence U عارضه مالیات
tax increase U افزایش مالیات
tax load U بار مالیات
tax rate U نرخ مالیات
tax refund U بازپرداخت مالیات
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
taxes in kind U مالیات جنسی
the rear vassals U مالیات دهندگان
taxed U مالیات گرفتن از
assessing U مالیات بستن بر
assessment U وضع مالیات
assessment U تعیین مالیات
assesses U مالیات بستن به
assesses U مالیات بستن بر
assessed U مالیات بستن به
stress U مالیات زیادبستن
assessed U مالیات بستن بر
assess U مالیات بستن به
assessing U مالیات بستن به
impose U مالیات بستن بر
assessments U تعیین مالیات
Scot U مالیات بستن بر
purchase tax U مالیات بر معاملات
taxes U مالیات گرفتن از
death duties U مالیات بر ارث
assessment U براورد مالیات
death duty U مالیات بر ارث
imposes U مالیات بستن بر
assess U مالیات بستن بر
stressing U مالیات زیادبستن
income taxes U مالیات بر درامد
income taxes U مالیات برعایدات
levying U وضع مالیات
levy U مالیات بندی
levy U وصول مالیات
levy U وضع مالیات
levies U مالیات بندی
scot free U معاف از مالیات
income tax U مالیات بر درامد
income tax U مالیات برعایدات
levying U مالیات بندی
levying U وصول مالیات
indirect taxation U مالیات غیرمستقیم
levied U وضع مالیات
levied U وصول مالیات
stresses U مالیات زیادبستن
direct taxation U مالیات مستقیم
imposition U باج مالیات
tax evasion U فرار از مالیات
excise duties U مالیات غیرمستقیم
excise U مالیات بستن بر
surcharge U مالیات اضافی
surcharges U مالیات اضافی
Recent search history Forum search
1offshoring
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com